گروه ادب: ترجمهی منظوم قرآن باید بر مبنای تبیین قرآن باشد، نه پیشفرضهای غلط و تحمیلی.
«آیتالله شیخ محمد صادقی تهرانی»، مترجم قرآن در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، با بیان این مطلب گفت: ترجمههای منظوم و غیر منظوم قرآن دارای انحرافاتی است.
مفسر قرآن درست اندیش است |
مترجم قرآن نخست باید مفسری درستاندیش نسبت به قرآن باشد و از هر گونه تحمیل بر معانی قرآن بپرهیزد |
وی با بیان اینکه اصولاً ترجمهی قرآن از تفسیر آن مهمتر است، تصریح کرد: مترجم قرآن نخست باید مفسری درستاندیش نسبت به قرآن باشد و از هر گونه تحمیل بر معانی قرآن بپرهیزد.
قرآن هم منظوم است هم منثور
این مترجم قرآن با اشاره به اینکه نظم آیات قرآنی برتر از هر نظم دیگری است افزود: قرآن خود هم منظوم است هم منثور.
وی با بیان این مطلب که نظم آیات قرآن، تنها به ارادهی الهی بوده و صورت شعری ندارد گفت:
اعتراض به منظوم بودن قرآن |
اگر قرآن به صورت مطلق منظوم بود، حقایق آن مورد اعتراض قرار میگرفت و اگر بدون هیچ نظم و وزنی بر پیامبر نازل میشد جذابیت و گیرایی آن در ذهن مخاطب کمترمیشد |
اگر قرآن به صورت مطلق منظوم بود، حقایق آن مورد اعتراض قرار میگرفت و اگر بدون هیچ نظم و وزنی بر پیامبر نازل میشد جذابیت و گیرایی آن در ذهن مخاطب کمترمیشد، خداوند دراینباره در قرآن میفرماید: «و ما علمنا الشعر و ماینبغی له ان هو الا ذکر و قرآن مبین: و نه ما او را (محمد را )شعر آموختیم و نه شاعری شایستهی اوست بلکه این کتاب چیزی جز ذکر الهی و قرآن روشن نیست».
وی با اشاره به آیات 2 و 1 سورهی «فتح» آنجاکه خداوند میفرماید: «انا فتحنالک فتحا مبینا لیغفرلک الله ماتقدم من قربک ...» اظهار کرد: مترجمان «یغفر» را به معنای بخشش گناهان رسول گرامی (ص) ترجمه کردهاند در حالیکه پیامبر اکرم(ص) در بالاترین مقامات عصمت است و این «یغفر» در تفسیر به معنای پوشش گذاشتن بر صدماتی است که بر پیامبر بزرگوار (ص) قبل از فتح مکه وارد شده بود.
ترجمه های منظوم قرآن حقایق را نادیده میگیرند
صادقی تهرانی در ادامهی سخنانش نادیده گرفتن برخی حقایق را از اشکالات ترجمههای منظوم برشمرد و تصریح کرد: تمامی ترجمههای منظوم با برداشتی از ترجمههای غیر منظوم خلق شده است، در حالیکه ترجمههای غیر منظوم، خود مبتلا به اشتباهات زیادی است؛ به عنوان مثال خداوند در سورهی اسرا آیهی 38 میفرمایند: «کل ذلک کان سیئة و عند ربک مکروها: این قبیل کارها و اندیشههای بد گناهش نزد خدا ناپسند است».
اشتباهات ترجمههای منظوم |
تمامی ترجمههای منظوم، با برداشتی از ترجمههای غیر منظوم خلق شده است ،در حالی که ترجمههای غیر منظوم، خود مبتلا به اشتباهات زیادی است |
وی اضافه کرد: در این آیه منظور از «سیئه» گناهانی چون شرک، آدمکشی و زنا است که از حرامترین محرمات است. حال یک شاعر چگونه میتواند مقصود اصلی خداوند از این آیه را در اثر خود، فقط با آوردن لفظ «سیئه» بیاورد.
وی بهترین ترجمهی قرآن از نظر لفظی و معنوی را ترجمهی دکتر فولادوند دانست و افزود: این ترجمه علیرغم مزایای خود دارای 20 هزار غلط است. مرتبط با جواب به انتقادهای مترجم قران بهاءالدین خرمشاهی
طبقهبندی دیالوگهای قرآن به هدایت انسانها بهشکلی دقیقتر کمک میکند و از آنجاکه این دیالوگها در قالب داستانهای عبرتآموز بیان میشوند، میتوان از آن در زمینههای فکری، علمی، عملی، فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی الگو گرفت.
آیتالله «محمد صادقی تهرانی» مترجم قرآن و نویسنده در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) با بیان این مطلب گفت: با توجه به اینکه قرآن بیانگر همهی نیازهای مخلوقات است، بررسی و طبقهبندی دیالوگهای این کتاب آسمانی بهمنظور پیاده کردن مفاهیم متعالی آن در زندگی بسیار ارزشمند است و یک ضرورت محسوب میشود.
وی افزود: بهطور کلی میتوان دیالوگهای قرآن را باعنوان گفتوگوی خداوند با پیامبران، فرشتگان، مؤمنان، کافران، شیطان و ... طبقهبندی کنیم و البته باید دانست که هر یک از این دیالوگها دارای تفاسیری زیبا، ارزشمند و گسترده است.
این نویسنده با اشاره به گفتوگوی خداوند با انسانها تصریح کرد: باید دانست که گفتوگوهای قرآنی، وحی الهی محسوب میشود و وحی الهی، بیغرض است؛ بنابراین این دیالوگها حجت، دلیل و برهان قاطع برای همهی انسانها در همهی اعصارخواهد بود.
دیالوگهایقرآنیمطابقنیازانسانهمهاعصاراست |
دیالوگهای قرآنی مطابق نیازهای انسانها در همهی اعصار نازل شده و همیشه از گزند تحریفات نیز مصون بوده است |
«صادقی» ضمن مقایسه دیالوگهای قرآن با تورات و انجیل تصریح کرد: با توجه به اینکه کتب آسمانی تورات و انجیل مورد تحریف واقع شدهاند گفتوگوهایی که در این کتب مطرح شده مطابق نیاز و درک مردمان آن زمان بوده است؛ در حالیکه دیالوگهای قرآنی مطابق نیازهای انسانها در همهی اعصار نازل شده و همیشه از گزند تحریفات نیز مصون بوده است.
این نویسنده در پایان مفاهیم قرآن را الگویی وحیانی برای بشریت دانست و با اشاره به اختلافات ادیان و فرق با یکدیگر گفت: متأسفانه در حال حاضر تنها صورت قرآن را پیش رو گذاشته و سیرت حقیقی این کتاب آسمانی را فراموش کردهایم و همین امر و بعضی برداشتهای صوری موجب شده است تا برخی مسلمانان و ادیان مختلف با یکدیگر اختلافاتی داشته باشند در حالیکه حقیقت پیام الهی یکسان است.
خلاصه ای از روش فقهی آیة الله العظمی صادقی تهرانی بشرح ذیل است:
اینجانب ادلّه اسلامى را ویژه قرآن و سنّت دانسته، ولى عقل و اجماع را نه به عنوان دلیل مستقل در مقابل قرآن بلکه تنها به عنوان کاشف از شرع قبول دارم.
یعنى عقل مطلق یا سلیم، در کلیات مى تواند به عنوان کاشف، وسیله اى براى شناخت حکم الهى باشد. مثلاً قرآن مى فرماید: [و لاتقل لهما اُف] سپس عقل مطلق بر اساس قیاس اولویت قطعیه نتیجه مى گیرد که: «لاتضربهما». و اجماع و شهرت نیز درصورت عدم مخالفت با قرآن و عدم معارضه با اجماع یا شهرتى دیگر، مشروط به اینکه امامیه آن را نقل کرده باشند مقبول است زیرا کاشف از سنت محسوب مى شود.
درنهایت محور اصلى در همه عرصه هاى دینى «قرآن» است، زیرا خداى متعال مى فرماید: [و اتلُ ما اوحى الیک من کتاب ربّک لا مبدّل لکلماته و لن تجد من دونه مُلتحداً] : «و بخوان، و پیروى کن آن چه را از کتاب پروردگارت: (قرآن) به سویت وحى شده، هرگز هیچ تبدیل کننده اى براى آن نیست و هرگز به جز قرآن پناهگاهى (رسالتى و وحیانى) نتوانى یافت» (کهف/27).
بنابرین آیه مبارکه، مسلمانان نیز به پیروى از وحى الهى به پیامبر گرامى صلى الله علیه وآله هیچ مرجع و پناهگاهى به جز قرآن نخواهند داشت. پس هر حدیثى چه متواتر و یا غیر متواتر در صورت مخالفت با نصّ و یا ظاهرِ مستقرِّ قرآن مردود است، اما حدیثى که اکثر امامیه آن را نقل کرده باشند و معارضى هم نداشته باشد و قرآن هم نفى و یا اثباتى درباره آن نداشته باشد از باب [اطیعواالرّسول و أولى الأمر منکم] پذیرفته است. و چنین احادیثى هم برگرفته از حروف مقطعه و رمزى آیات قرآن است، که آیه 27 کهف، منشأ همه احکام را از قرآن مى داند و بس؛ در نتیجه سنّت، برداشتى از رموز قرآن و همان وحى قرآنى در مرحله حقایق یا تأویل است لذا سنت به هیچ وجه در عرض قرآن نیست تا ناسخ آن باشد. و نص و ظاهر مستقر قرآن جز با نص و ظاهر مستقر آن نسخ نمى شود.
در ضمن دلیل ظنّى هم از دیدگاه قرآن مطرود است که آیه [لاتقف ما لیس لک به علم] : «آنچه را که نسبت به آن، برایت علمى نیست پیروى مکن»، نیز هرگز ویژه اصولِ دین نیست، زیرا این ممنوعیتِ غیر علم، پس از احکامى فرعى آمده است، بنابرین ظنّ و گمان هرگز نقشى در احکام الهى ندارد که: [انّ الظّنّ لایغنى من الحق شیئاً]؛ اگر هم کتاب هایى اسلامى در حوادثى از میان رفته، علم و قدرت و رحمت الهیّه در بیان حجّت بالغه اش از میان نرفته است.
نقش علم رجال هم، بیشتر در موضوعات است. زیرا جاعلان متونى از احادیث، سندهایى را هم ساخته اند و در نتیجه، احادیثى صحیح السّند!! برخلاف نصّ یا ظاهرِ پایدار قرآن، به دست ما داده اند. چنان که در کتاب «غَوصٌ فى البِحار» حدود یکصد و هشتاد جلد کتاب حدیثىِ شیعى و سنّى را برمبناى کتاب و سنّت نقد کرده ایم.
البته چون عده اى از پژوهشگران قرآنى اختصار گفتار اینجانب در برخى مباحث نظرى را سبب ایجاد شبهه تعارض بین ادله اصولى قرآنى دانسته اند، تذکر این نکته ضرورى است که اگرچه سخن مذکور صحیح است ولیکن حداقل براى شخص اینجانب در عمل، مسبب نقص فتاوا در ابواب مختلف فقهى نشده است. بنابرین به جهت رفع ابهام صریحاً عرض مى شود که ضرورت، اجماع، شهرت و هر روایتى که مخالف قرآن باشد مردود است اما اجماع، شهرت و هر روایتى که خلاف قرآن نباشد در صورتى که معارضى نداشته و از طریق علماى امامیه به ما رسیده باشد، طبق آیه «قل فللّه الحجة البالغة» مقبول است زیرا اگر شارع مقدس با آن مخالف بود حتماً حجتى رسا بر ضد آن براى مکلفان ارسال مى فرمود. و در تعارض دو روایت نیز مرجّحات منقول در مقبوله عمر بن حنظله مقبول است. نکات فوق الذکر، نظر قطعى اینجانب درباره نحوه بدست آوردن احکام الهى است.
والسّلام علی عباد الله الصّالحین
قم- المشرفة : محمّد صادقی تهرانی
23/2/1386 هجری شمسی