قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام
قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام

مبانی تبدیل مغالطه ها به کد

     

      اول میخواستم مطالب منطقی صرف رو در وبلاگ دیگرم  با عنوان " دلمشغولی های من "  http://travel1.blogsky.com   مطرح  کنم  ولی به این فکر کردم که پیش نیاز مطالب قرآنی منطق و روش برداشت منطقی و روشمند منطقی از قرآن  است . این منطق ماست که  ما را به سوی حق یا باطل راهنمایی میکند و این باز ضعف منطق و غلبه مغالطه  یا اصطلاح دینیش شبهه است که شیطان را بر ما گام به گام مسلط میکند  ...  بگذریم  نمیخوام سخنرانی کنم  مبنا این پیشنهاد کدها  را براساس تقدم و تاخر مطالب کتاب  مغالطات علی اصغر خندان قرار داده ام

 

 

 

 

         

هر جمله ای در جهان از هر کسی صادر شود یا مغالطه(سفسطه) است و یا یک برهان (استدلال صحیح از نظر صورت و مواد) از این جهت اشعار ، خطابه ها ، جدل ها از اجزاء مقدمه و متن و نتایج مغالطه ها و استدلال ها تشکیل میشوند.

در اینجا براساس ترتیب کتاب مغالطات علی‌اصغر خندان به مغالطه ها کد داده ام اینو داشته باشید و تحلیل کنید  و من رو از نظرات سازنده انتقادی  خودتون محروم  نکنید   تا برسیم به انواع استدلال

نمونه بسیارساده

آرمان: بله شیعه ای که ازغرب نشات بگیره همینه،میشه دجال
سینا: آرمان تو واقعا متحجّری، چون استدلالی نداری اینو میگی

تحلیل
آرمان: مغالطه منشاء
سینا: مغالطه توهین

کد بندی:
آرمان : f in c 8 سینا : f in c 7

پاسخی کوتاه به برخی دیدگاه های اکثریت بالاتفاق مسلمانان درباره "وجوب دیدن ماه یا محاسبه روئیت پذیری ماه

هدف بحث  : ضرورت وحدت در تعیین ماه های حرام و ارتباط آن با بحث دیه، تعیین ایام حج وروز عیدقربان، تعیین ابتداء و انتهای ماه رمضان،

1-      شهود را به معنی دیدن همراه با درک حقیقت میگیرند

پاسخ:  در حالی که شهود، منحصر در دیدن چشم نیست و اگر معنی واژه این بود باید خدا میگفت : "فمن شهد منکم القمر فلیصمه" یا "فمن شهد منکم الهلال فلیصمه "  در حالی که خدا از واژه "الشهر" که مفهوم است استفاده کرده است، یعنی ای مسلمانان ظاهر اندیش هدف هلال نیست، هدف رسیدن به مفهوم است، لحظه تولد هلال ماه انحراف نقطه ای هلال ساز نامرئی در سطح هندسی است و نه هلال عرفی        و امروزه هیچ ابزاری دقیق تر از محاسبه فلکی، برای پی بردن به انحراف مقارنه ماه ازخورشید، وجود ندارد که به زمان این انحراف اپسیلنی که در حقیقت  مفهوم  "الشهر" را تشکیل میدهد، پی ببرد. و مانند گذشته نیز علمش انحصاری و قابل سوء استفاده نیست .

2-      تحجّر بسیار زیادی بر روی واژه هلال  دارند و میپندارند که هدف شارع ( الله) دیدن هلال ماه برای زمان یابی شرعی است.

پاسخ: در قرآن تنها یک بار به هلال با واژه "الاهله" اشاره شده و والسلام.  آیه : یَسْأَلُونَکَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿189﴾

این پرسش ها نه تنها اصالت شرعی ندارند که در تمام آیاتی که با " یَسْأَلُونَکَ" آغاز میشوند نمایش اوج نادانی پرسشگران صدر اسلام نسبت به سنّت خدا در شرایع گذشته است که قرار است در شریعت آخرین به نام سنّت پیامبر اسلام ص ادامه پیدا کند است(قُلْ مَا کُنتُ بِدْعًا مِّنْ الرُّسُلِ  ... ،  یُرِیدُ اللّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿26﴾ )  و خدا نیز بنا بر قاعده بلاغی(( اسلوب حکیم)) به پاسخ میپردازد جالب آنکه عموم مردم از حداقل ابزار که هلال ها باشد برای وقت یابی ها و حج استفاده میکنند ولی در پس آن  با قاعده ای عمومی حکیمانه در این خصوص میگوید که  روش هلال یابی دقیق نیست و اصالت ندارد " وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا" حداقل سیاق اینچنین است پس جز این باید بگویید خدا پرت و پلا گفته و دو جمله نامربوط را عطف با واو کرده است.

3-       "شهود حسی" و دیدن را تنها راه شرعی میپندارند و میگویند محاسبات تولد ماه در میان یهودیان مدینه رایج بوده است ولی چرا پیامبرص امر به دیدن کرده است، پس خدا مخالف با روش محاسباتی تولد ماه بوده است!! با روایت "صوموا للروئیه و افطرو للروئیه فان غبی علیکم فتکملوا عده شعبان ثلاثین" که مضمونش  متفق علیه شیعه و سنی است. به مخالفت با آنان برخواسته است و شرط دیدن را وسط کشیده است !

پاسخ: اولا اثبات شیِ، نفی ما عدی را نمیکند. بلکه عدم خیر خواهی یهودیان برای مسلمانان، نبود عدم اعتماد، انحصاری بودن نجوم در دست ساحران ومخاطبان این حدیث، شرایط ابزارهای در دست مسلمانان برای آن زمان خاص و ... میتواند همه علت این پاسخ پیامبر باشد اگر فرضا آن را قطعی الصدور از جانب حضرتش بدانیم.

ثانیا شیخ طوسی روایتی را ازمحمدبن عیسی نقل میکند که؛«ابوعمر به امام(ع) نوشت:گاه بدون وجود مانعی درآسمان،نمی توانیم ماه را ببینیم. مردم آنروز را افطار میکنند وماهم افطار میکنیم.گروهی از حسابگران دراینجا میگویندکه:ماه درهمان شبی که ما آن را ندیدیم ، در مصر و افریقا و اندلس دیده میشود . آیا جایزاست که به گفتار آنان اعتماد کنیم؟ … امام(ع)در پاسخ نوشتند : لاتصومن الشک ، افطر لرؤیته و صم لرؤیته << البته روزه ی مشکوک نگیر ، افطار کن و روزه بگیر بخاطر رؤیت ماه » (وسائل الشیعه ۱۰/۲۹۷ ش ۱۳۴۵۹ – باب۱۵ ش۱).روشن است که امام (ع)هیچ سخن صریحی در عدم قبول نظر حسابگران نفرموده اند ، بلکه به نتیجه ی آن اشاره کرده اند.مفاد فرمایش امام این است که؛«به راه های شک برانگیز اعتماد مکن،بلکه از راههای اطمینان بخش بهره بگیر».درحقیقت این سخن مؤید آن است که سخن حسابگران در آن زمانها فقط تولید شک میکرده است.چراکه پرسشگر همچون سایرمردم،امکان بررسی صحت وسقم ادعاهای آنان رانداشته است.به عبارت دیگر،مفهوم سخن امام(ع)این است که؛ « اگرسخن همان حسابگران برای فرد یا افرادی تولید اطمینان کند، مطمئنا درموردآنان نافذاست».

 

               I.            دربرخی روایات،ازراهکار محاسبه ی ریاضی واعلام اول ماه بودن شصتمین روز پس از اولین روزدوماه قبل، سخن به میان آمده است. به عبارت دیگر؛ محاسبات تجربی و علمی درخصوص ۵۹ روز بودن هر دو ماه قمری، رسما پذیرفته شده است.بنابراین روایات،روز شصتم ازآغاز ماه رجب،به عنوان روز اول ماه رمضان معرفی شده است. ( وسائل الشیعه ۱۰/۲۸۵ شماره ۵ و۷)

             II.              در برخی روایات، به راهکار محاسبه ی ۵ روز بعد از آغاز ماه رمضان سال گذشته( از نظر ایام هفته)در هر سال وشش روز در سالهای کبیسه، برای تعیین اول رمضان سال جاری توصیه شده است.(کافی۴/۸۰و۸۱ احادیث۱ تا۴٫وسائل الشیعه۱۰/۲۸۳،۲۸۴و۲۸۶ ش۱ تا۴ و۸).

           III.             روایاتی وجود دارند که غروب هلال ماه را در دقایق مختلف،نشانه ی اثبات اول یا دوم ماه دانسته اند. در این روایات ، غروب هلال ، قبل از ناپدید شدن شفق(سرخی طرف مغرب) را نشانه ی اول ماه و غروب پس از ناپدید شدن شفق را نشانه ی شب دوم ماه ، دانسته اند.این مطلب نیزامری است که مبتنی بربعضی محاسبات تجربی وعلمی ارائه شده است وارتباطی بانظریه ی رؤیت حسی ندارد. ( کافی۴ /۷۷ و۷۸  ش۷ ، ۱۱ و۱۲ . من لایحضره الفقیه ۲/۱۲۴ ش ۱۹۱۶  و۱۹۱۷  و۱۹۲۱٫ تهذیب۴ /۱۵۷ و۱۷۸ .استبصار۲/۷۵ ).

           IV.             گذشتن ۳۰ روزتمام از اول ماه قبل (درصورت عدم رویت ماه، قبل از۳۰روز )باعث اثبات اول ماه میشود،که مبتنی بر رؤیت حسی نیست و متکی بر اصلی تجربی وعلمی است که تغییرات ماه(قمر)راحداکثر درمدت۳۰ روز ارزیابی میکند.( کافی ۴/۱۶۹ ش۱٫ من لایحضره الفقیه ۲/۱۶۸ ش۲۰۳۷ ).

                               IV.

4-      منازل شرعی منزّل بر احکام عرفی است.

پاسخ: این جمله نه تنها با آیات بسیاری از قرآن در تضاد است که اوج واپسگرایی مذهبی یک مسلمان است، او در واقع دین را مجموعه ای مخالف علم یا جدای از علم،  ماورای حقیقت و واقعیت جهان هستی واصالت دین را مطابق و درگیر عرف های اکثریت در زمان های مختلف و خصوصا صدر اسلام میبیند، این جمله شاخه ای از مغالطه سترگ " توسل به اکثریت" است.

5-        میگویند رؤیت باید تا قبل از ظهر!!! باشد

پاسخ: روز و شب ، موقعیت مکانی انسان ها هیچ ارتباطی با گردش ماه به دور کره زمین ندارد و لحظه انحراف ازمقارنه ماه و خورشید برای همه ساکنان کره زمین در یک اپسیلون از ثانیه است.طبق گفته سایت ناسا طول یک ماه ممکن است بین ۲۹.۲۶ تا ۲۹.۸ روز تغییر کند. دلیل چنین تغیییراتی تاثیر جاذبه خورشید بر مدار ماه و غیره است. آنچه مهم است بر خلاف روز و شب های استثنایی در کره زمین، ما بین اذان فجر تا اذان مغرب حد روزه داری است ، پس برای نمونه اگر اذان فجر در محلی استقرار من 4:2 است و لحظه مقارنه 4 بود آن روز ماه رمضان است و اگر 4:3 دقیقه بود آن روز ماه رمضان نیست زیرا در این مثال یک دقیقه اش در ماه شعبان بوده است.

برخی واژه های قرآن ظرفند

برخی اشخاص بوده اند و اندیشیده اندکه میتوانند  دائره واژه های مشترک المعنی ، خصوصا واژه های اضداد را به راحتی بگسترانند. زیرا در داخل قرآن در دو حالت متضاد به کار گرفته شده اند . برای نمونه در  کتاب " ما اتفق لفظه واختلف معناه   اثر   ابن شجری"  چنین مطالبی آمده است . امّا غافل از اینکه برخی واژه های مورد استفاده  قرآن ظرفند ،  غافلند آنان که ظرف خالی را با ظرف پر ، دو چیز متضاد میپندارند حال آنکه ظرف ، ظرف است چه پر باشد و چه خالی  


 

دو نمونه :

1- ذنب       به معنای مطلق دنباله و پی آمد است هر چیز خوب یا بد ، جسم یا رفتار  است و هرگز به معنی   خطیئه، سیّئه، اثم  نمیباشد. از واژه های ظرف است میتوان در این ظرف کم ریخت یا حداکثر، اپسیلنی واردش کرد تا کاملا متضاد  یعنی تا نهایت پرش کرد به جز اپسیلنی!  
میتواند پیآمد حسنات باشد و یا پیآمد سیئات ولی خود حسنه یا سیئه نیست  و از این دست میتوان مفاهیمی برایش در نظر گرفت. به هر حال پی آمد یک چیز خود آن چیز نیست. نمونه هایی را میآورم  ولی اگر مخالفید نمونه هایی شما بیاورید تا سخنم را مردود کنید.


قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿53﴾
خدا در این آیه وعده به بخشایش  تمامی پی آمد ها ، برای بندگانش را داده است و نه گناهان و نه تمامی گناهان را !

وَلَهُمْ عَلَیَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن یَقْتُلُونِ ﴿14﴾
و از سوی ایشان تحت پیگردم پس میترسم که مرا بکشند
قطعا موسی ع حق مظلومی را از ظالم گرفته بود ولی گناهی مرتکب نشده بود و مرگ آن شخص اتفاقی ناخواسته در جریان این کار بود، عقلا  پی آمد ناخواسته سوء یک عمل حسنه، هرگز گناه نیست.

 




2- ظن     گمان  است . ظرفی است ما بین اپسیلنی بیشتر از کفر مطلق تا اپسیلنی مانده به یقین مطلق  
در حالی که ابن شجری  در صفحه 181 کتاب تخیل کرده است که از واژه های اضداد به معنی شک و یقین است. 

نمونه ها:

وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ ﴿45﴾ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَیْهِ رَاجِعُونَ ﴿46﴾
واژه خاشع، مقید است به اپسیلنی بیشتر از کفر مطلق  و مطلق است به اپسیلنی مانده به یقین مطلق، و این مانده به میزان و کیفیت بهره گیری از نماز و صبر


وَإِذَا قِیلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَیْبَ فِیهَا قُلْتُم مَّا نَدْرِی مَا السَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ ﴿32﴾

در اینجا ظن در برابر یقین نیست که آن را شک ، ریب(شک مستند) بپنداریم ، میگویند : ما آن را جز گمان در نظر نمی آوردیم و ما جستجو کننده تا رسیدن به یقین نبودیم. بسیار محرز است که اگر  گمانشان را فزونی میدادند وجستجو کننده تا رسیدن به یقین میبودند گمانشان آنچنان فزونی میگرفت تا به شک و سپس ریب و سپس قطع و تا نزدیکی یقین برسند البته خود یقین جز با شهود و یگانه شدن با مدرَک حاصل نخواهد شد
برای نمونه درخواست ابراهیم ع برای آرامش و پس از ایمان است امّا یقین نیست زیرا شنیدن کی بود مانن
د
 

 دیدن، زنده شدن چند پرنده کجا و قیامت حقیقی کجا
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَکِن لِّیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّیْرِ ...