قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام
قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام

نمادی از تالیفات آیت الله دکتر صادقی تهرانی

الف) عربی

1- 1- "الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنّه"
تفسیر ادبی، علمی که در آن کل آیات قرآن در زمینه های فلسفی، عرفانی، اخلاقی، فقهی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و سایر جهات مناسب آیات به صورت مقارن با کتب آسمانی دیگر شرایع و با استفاده از سایر آیات خود قرآن و احادیثی موافق قرآن تفسیر شده است.

این تفسیر زمینه ای برای اقوال ندارد، بلکه برمبنای نصّ و یا ظاهر آیات قرآن، تحلیلهایی عمیق و گسترده دارد که احتمالاتی برخلاف آیات را برهمین مبنا ردّ می کند، مثلاً در فقه قرآنی هیچ گونه تقیدی به فتاوای مذاهب گوناگون فقه اسلامی نیست، گرچه ضروری یا مشهور باشند، و روایاتی را هم که موافق قرآن باشند، اعم از روایات شیعه و سنّی پذیرفته و آنچه مخالف است، در هر صورت مردود می سازد و در کلّ، ین تفسیر در سلک تفاسیر شیعه وسنّی، بی نظیر و یا کم نظیر است که نظرات و قواعدی را که برخلاف قرآن است، کلّا مردود ساخته و تمامی مبانی علوم را از دلالتهای صریح و یا ظاهر قرآنی، استفاده می کند. دلیل تشریع و شرعی را منحصر به قرآن می داند، زیرا در آیاتی از قبیل (اتل ما اوحی الیک من کتاب ربّک لا مبدّل لکلماته و لن تجد من دونه ملتحداً) که برای رسول گرامی مرجعی رسالتی و وحیانی بجز قرآن ندانسته، با این توضیح که اگر، سنتی قطعی از حضرتش به ما رسیده که نه موافق قرآن است و نه مخالف آن، این سنّت هم از موارد استفاده های ویژه ی رسالتی از حروف مقطعه و رمزی قرآن است و سنّت حضرتش از نصّ یا ظاهر و یا اشارات رمزی قرآنی مستفاد است، در علوم پیشرفته ی عصری هرگز، تحمیلی بر قرآن ندارد، بلکه کلّا تحملها و پذیرشهای دلالتهای قرآنی است، مانند حرکات زمین که از آیاتی مانند آیه ی 25 مرسلات استفاده شده برمبنای (ألم نجعل الارض کفاتاً. أحیائاً و أمواتاً) که کفات در لغت اصلی عربی به معنای پرنده ای سریع السیر است که در این سیر سریع جمع کرده، زمین نیز در عین سرعت پروازش، در فلک فضایی خودش سرنشینان زنده و مرده اش را زیر بالهای نیروی جاذبه ی عمومی همچنان نگهبان است. و نیز برحسب آیه ی 29 سوره ی شوری که (و من آیاته خلق السماوات و الارض و ما بثّ فیهما من دابّه و هو علی جمعهم اذا یشاء قدیر): و از نشانه های خدا آفرینش آسمانها و زمین است و آنچه را از جنبندگان در این میان پراکند و او هنگامی که می خواهد، برگردآوریشان تواناست.

این (هُم:شان) که مرجعش خرمندانند، دلیل است براینکه این گردآوری آینده، عاقلان زمینی و آسمانی را شامل است و دست کم در این آیه دو مطلب مهم بازگو شده: 1ـ وجود جنبندگانی در آسمانها همچون زمین، 2ـ نزدیک شدن عقلای زمینی و آسمانی در آینده ای به یکدیگر، که از نمونه هایش سفرهای پیشرفته ی کیهانی خواهد بود.

در حقیقت تفسیر قرآن به معنای پرده برداری از مجملات آن نیست، زیرا قرآن در کل نور، بیان، تبیان، برهان و ... است و از مسلمات اسلامی این است که از تمامی نوشته ها و گفته های وحیانی تا چه رسد به غیر وحیانی، از نظر فصاحت و بلاغت برتر و در بالاترین اوج اعجاز و بیانگری است و هرگز ابهامی ندارد تا مفسر آن را برطرف سازد، بلکه تفسیر نخست تفسیر افکار مفسر است که آنها را از غبارها و نظرات غیر مطلق یا غلط گوناگون بپیراید و سپس با نگرشی عمیق در خود آیات به دو صورت فردی و جمعی بنگرد و همانگونه که خدا هرگز نیازی به دیگران ندارد، بلکه دیگران دست نیاز سوی حضرتش دارند، قرآن نیز در بیان حقایق وحیانی اش نه در لغات و نه در سایر جهاتش نیازی به دیگران ندارد، بعد دوم پس از این تفسیر که از نظر علمی و عقلی و حتی لغوی، پرده برداری از کوتاه نگریهاست، نوبت به استفسار می رسد که آیات را با آیات مشابهش معنا کردن است چراکه قرآن خود، مفسر خود است و مفسران تنها مستفسرانند، زیرا پاسخ هرگونه پرسش مکلفان از قرآن، با بررسی و نگرشی صحیح در خود قرآن نمایان است.

2ـ "حوار بین الهیین و المادّیین"
این کتاب دارای مفصلترین بحثهای ریشه ای درباره ی نظرات خداپرستان و دیگران برمبنای فطرت، عقل، علم و حس می باشد که در جمع به گونه ی مناظره ای حاضر و غائب برمبنای هر عقیدتی قدمهایی استوار به سوی اثبات خالق یگانه ی متعال برداشته ایم. ما در این بحث ها به گفته های گوناگون دانشمندان تا کنون بسنده نکرده ایم، بلکه درباره ی نظراتی هم که احیاناً در آینده پیش می آید، به گفتگو پرداخته ایم.

3ـ "عقائدنا"
این کتاب که نیز به گونه ی مناظره است، عقاید گوناگون را درباره ی سه اصل توحید، نبوّت و معاد برمبنای کتب آسمانی و با نگرشی علمی و عقلانی عمیق با علمای ادیان گفتگو کرده ایم و کلّا مطالب این کتاب مستند به دلائلش می باشد.

۴ـ "مقارناتٌ بین الکتب السماویه"
این کتاب بیانگر وضع گذشته و موجود کلّ کتابهای آسمانی است که با قرآن به خوبی مقایسه شده و نتیتجه اش این است که قرآن کتابی است کلّاً وحیانی و هرگز در نقطه یا اعرابی از آن تحریف و تغییری وارد نشده و خود برهانی است روشن بروحیانی بودن ممتازش و در مقابل آن کتابهای آسمانی دیگر اعم از تورات و انجیل و ملحقات این دو است که کلّا دست تحریف آنها را زیر و زبر کرده و مطالبی برخلاف عقل، علم، حسّ و وحی به عنوان وحی در آنها گنجانده است.

5ـ "الفقهاء بین الکتاب و السّنه"
این کتاب مسائلی چند را که مورد اختلاف فقیهان شیعه و سنّی و نیز مورد اختلاف در میان فقیهان هردو مذهب می باشد، مورد بحث قرار داده که آیات احکامی قرآن را به عنوان "قال الله" و نظرات مخالف فقیهان را به عنوان "یقولون" مورد گفتگو و بررسی قرار داده است.

6ـ "اصول الاستنباط بین الکتاب و السّنه"
این کتاب گرچه نامش اصول است، ولی چون برمبنای استنباط از کتاب و سنّت می باشد، بخش مهمی از اصول حوزوی را بی اصل دانسته و حدود صد قاعده ی فقهی از ‌‌آیاتی قرآنی به دست آورده است و اصولاً اصول معمولی را بدعتی ناخواسته درمیان فقیهان دانسته است و معنای این اصول جعلی مرسوم که بسیاری از آن برخلاف کتاب و سنّت است، این است که خدا ندانسته و نتوانسته احکام خود را برای مکلفان بیان کند، از این رو فقیهان برمبنای ادلّه ی عقلیشان، دائماً با هم در تضادّ و تناقض اند و با خیال "ظنی الدلاله" بودن قرآن، فقه سنّتی را که خود در درونش پوسیده است، پوسیده تر کرده اند و در نتیجه فقهی دین، عقل و علم گریز برای مکلفان ایجاد کرده اند، حال آنکه قرآن و سنّت قطعیه عقل، علم و دین پذیر است و در جمع فقه قرآنی دین پذیر می باشد که برمبنای فطرت و عقل سالم و علم ضروری با درجاتی زیاد به افکار مکلفان تبلوری مطلق داده است.

7ـ "علی و الحاکمون"
در مسابقه ی نوشتاری جهانی راجع به حضرت علی (ع) مولف، در حدود پنجاه روز این کتاب را تألیف کرد که نخست برمبنای خبرگان علمی حوزه ی نجف، درجه اول شناخته شد و سپس خطیب شهیر مرحوم سید جواد شُبَّر در جلسه ای در کربلا در جمع کثیری به عنوان معرفی نویسندگان این موضوع، کتاب اینجانب را به عنوان بهترین کتاب درباره ی علی (ع) معرفی کرد. ولی پس از آن با معارضه ی حکومت بعثی عراق، اجازه ی اعلام رتبه ی اول این کتاب داده نشد و اکنون برای چهارمین باردر سطح جهانی به چاپ می رسد.

چنانکه از نام این کتاب پیداست، مطالب مورد بحث، معرفی حکومت علوی (ع) است برمبنای کتاب و سنّت و مقایسه ی آن با سایر حکومت های جهانی که در نتیجه حکومت علوی که نسخه ی دوم حکومت محمدی (ص) است، در میان کل حکومت ها در طول تاریخ از تمامی جهات حاکمیت برتری دارد، به گونه ای که حاکمان کل زمان ها بایستی در برابر آن سرفرود آورده و شرمسار گردند.

8ـ "تاریخ الفکر و الحضاره"
این کتاب مجموعه ی دروسی است که در دانشکده ی الهیات شهر سور در لبنان بوده که تمامی افکار و تمدنهای بشری را در ابعاد شایسته اش مربوط به وحی ربانی دانسته، به ویژه وحی آخرین: قرآن که در جهت اصلاح افکار و تمدّنها، مرحله
ی پایانی را بیان داشته است.

9ـ "تفسیر موضوعی: بین الکتاب و السّنه"
در این تفسیر که 30 مجلد است، کل موضوعات مهم قرآنی به صورت موضوعی مورد بحث قرار گرفته و از جمله 8 جلد آن فقه قرآنی است و بقیه ی مجلداتش درباره ی: توحید، معاد، رسالت، رسولان اولوالعزم هریک در یک جلد و درباره ی رسول گرامی اسلام (ص) دو جلد و نیز در موضوعات: خلفا از دیدگاه کتاب و سنّت دو جلد، علوم عصری و تجربی، اخلاق، عرفان، فلسفه و سایر موضوعات مهم در جمع سی جلدی مورد بحث قرار گرفته است. البته این تفسیر ان شاء الله در آینده چاپ خواهد شد.

ب) فارسی

1ـ "بشارات عهدین"
در حدود 50 سال پیش در 26 سالگی پس از فارغ التحصیل شدن ازدروس خارج حوزه ی علمیه ی قم، اقدام به تألیف این کتاب شد، موضوع بحث آن بشارتهای کتب آسمانی قبل درباره ی شریعت و پیامبر آخرین است که اکنون در این کتب در دسترس می باشد. این بشارتها به زبان اصلی کتب عهدین آمده و سپس ترجمه، تحلیل و نقد و بررسی کامل در مورد آنها صورت گرفته است.

در مقدمه تقریظی از مرحوم آیت الله العظمی آقای حاج شیخ محمد تقی آملی است که این کتاب را به عنوان برطرف کردن اسباب ایهام و پاکیزه ساختن وجه قویم دین مبین و موحوم آیت الله العظمی علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان آن را آرزوی دیرینه در بقعه ی امکان معرفی کرده اند .



2ـ "ستارگان از نظر قرآن"
سراسر این کتاب، بررسی اصل و چگونگی آفرینش از دیدگاه قرآن است به همراه مقایسه با علم جدید و با پرهیز از تحمیل نظریات علمی بر قرآن و این گونه بحث در نوع خود بی نظیر است و بسی دشوار که با دقّت در آیات مربوطه اش به این صورت در آمده است. تألیف آن در سال 1336 هجری شمسی انجام یافته است.

3ـ "اسرار، مناسک و ادلّه ی حج"این کتاب حاصل دو سال اقامت در مکّه ی مکرّمه است که برحسب ضرورت پاسخگویی پرسشهای زائران بیت الله الحرام و نیز درسها و سخنرانی هایی که مولف در این مدت داشته و دارای سه بخش: مناسک، ادلّه و اسرار حج است که پایاپای یکدیگر مورد بررسی وسیع قرار گرفته و برای مجتهدان برهانی است مختصر و حاضر، و برای مقلدّان راهنمایی خودکفاست. تألیف در سال 1356 هجری شمسی در مکه مکرمه.



۴ـ "آفریدگار و آفریده"در این کتاب با ساده ترین بیان و جذّاب ترین روش، تمامی موارد اختلاف میان خداپرستان و مادّیین به میان ‌‌آمده و با نامهای مستعار گفتگوهایی که عمدتاً حقیقت داشته و در این نوشته تکامل تالیفی یافته، نگارش یافته است.
این کتاب زمانی تالیف شده که تبلیغات مادیّین و کمونیستها، سراسر کشورمان را زیر پوشش گرفته و نیاز مبرمی به تالیف چنان مناظره ای بود و حدود پنجاه مرتبه چاپ و پخش شد و خود مختصرِ کتاب "حوار بین الهیین و المادّیّین" است.
تالیف سال 1338، تهران.

۵ـ "ماتریالیسم و متافیزیک"
ترجمه ای از کتاب "حوار" توسط آقای محمد محمدی است که در میان چندین ترجمه ی چاپ شده مانند: "برخورد دو جهان بینی" و یا چاپ نشده، تیراژ بیشتری داشته و در سطح دانشگاه ها و دانشسراها، مورد مطالعه و تدریس قرار گرفته است.

۶ـ "انقلاب اسلامی 1920 عراق"
بررسی ریشه های انقلاب اسلامی عراق و بیان فعالیتهای چشم گیر مرحوم آیت الله کاشانی و پدر بزرگوارشان و دیگران و قیام آیت الله کاشانی در ایران و جریان ایشان با مرحوم مصدّق به صورت تحلیلی در این کتاب انجام شده است.

۷ـ "سپاه نگهبان اسلام"
پیرامون دو فریضه ی امر به معروف نهی از منکر و ابعاد سیاسی و اجتماعی آنها از نظر فقهی در سال دوم انقلاب اسلامی یعنی در سال 1358 تألیف شده است.

۸ـ "مفسدین فی الارض"
بحثی است فقهی از دیدگاه کتاب و سنّت که تندرویهای گروهی بیخبر را کنترل می کند و کندرویهای گروه دیگر را به حرکت وامی دارد. سال 1358.

۹ـ "خاتم پیامبران، مسیح از نظر قر‌آن و انجیل، حکومت قرآن، دولت مهدی (عج)، گفتگویی در مسجد النبی.
این پنج کتاب، صفحاتی از موضوعات مورد بحث است که از چهل، پنجاه صفحه تجاوز نمی کند. تالیف سالهای 1329 و 1330 در تهران.

۱۰ـ "پیروزی اسرائیل چرا و شکست آن کی؟" و "نماز جمعه"
به ترتیب ترجمه هایی از کتابهای عربی مولف به نام های "لماذا انتصرت اسرائیل و متی تنهزم" و "علی شاطئ الجمعه" می باشد.

۱۱ـ "آیات رحمانی"
پاسخی مختصر به کتاب "آیات شیطانی" است که دربرابر یاوه سرائیها و تهمتهای صددرصد دروغ و اهانتهای "سلمان رشدی" نوشته شده و موارد تهمت را که وحی، نبوت، جبرئیل، زنان پیامبر و خود پیامبر است، مورد بررسی قرار داده تا سیه روی شود آن که در او غش باشد. 1368.قم

1۲ـ "مفت خواران"
گزارشی از ابعاد و چهره های گوناگون مفت خواری است که برای فرار از ربا و سایر درآمدهای نامشروع به نام کلاه شرعی حلال می کنند و یا اصلاً بدون کلاه، حقِّ شرعی وانمود می سازند.

۱۳ـ "ولایت فقیهان یا حکومت صالحان"
بحثی درباره ی رهبری دوگانه ی سیاسی و فقاهتی از نظر اسلام است که آیا یک فقیه برای این دو زمینه کافی است یا بایستی شورایی از فقیهان و شوراهایی هم از متخصصان در هر فنّ برای اساس شرع و علم، کشور را اداره نمایند؟

۱۴ـ "دعا از نظر قرآن"
بیان علت دعا و سبب عدم استجابت بسیاری از دعاها به همراه برخی از دعاها و ترجمه و توضیح آنها. 1330، تهران.

۱۵ـ "حقوق زن از دیدگاه قرآن و سنّت"
در این کتاب بررسی عمیق و عادلانه ای نسبت به حقوق زنان در برابر مردان شده که برمبنای قرآن و سنّت قطعی موافق قرآن راه میانه را پیموده ایم نه افراط غربی و نه تفریط شرقی و آنچه را موافق فطرت و عقلانیت صحیح می باشد، برمبنای دلالت قطعی قرآن بدون هیچگونه تحمیلی نسبت به حقوق زنان، مطالبی را بیان کرده ایم، اعم از حقوق فردی، اجتماعی، زناشویی و ... و چون مبنای ما در اصل قرآن است، اختلافات بسیاری با فقهای شیعه و سنّی درحقوق زنان و سایر احکام داریم، گرچه برخلاف شهرت، سیره، اجماع، اطباق و بلکه احیاناً برخلاف ضرورت فقه موجود که به دست ما رسیده است، می باشد.

«نگرش جدید بر حقوق بانوان در اسلام» به بررسی انتقادات شیرین عبادی نسبت به حقوق زنان در ایران با توجه به مسائل روز زنان می‌پردازد.
دکتر صادقی در این کتاب با دیدگاهی نوین به بررسی حقوق زنان بالاخص ارث و دیه پرداخته‌است. او طی مقالاتی در پاسخ به اعتراض شیرین عبادی، زنان و مردان را در بحث دیه و ارث در دین مبین اسلام برابر دانسته و در خصوص نفقه زنان نیز نظریات جدیدی را ارائه داده است. این کتاب با نظریات حقوقی ژیلا موحد تکمیل شده است.
نوشته جدید آیت‌الله صادقی با تیراژ 2000 نسخه و قیمت 25000 ریال در شش فصل و 240 صفحه با قطع رقعی توسط انتشارات امید فردا منتشر می‌شود.



۱۶ـ "فقه گویا"
این کتاب در برابر فقه سنّتی و فقه پویا، گویای فقه قرآنی است که اختلافات زیادی با دو فقه نخستین دارد و تمامی مسائل مورد بحث که اختلافی است برمبنای دلالت قرآنی تبیین شده که هیچگونه قابل ردّ نیست.



1۷ـ "مسافران"
در این کتاب مساله ی نماز و روزه در سفر از جهاتی چند، به ویژه آیاتی قرآنی مورد بحث دقیق قرار گرفته و به طور خلاصه بیانگر این دو مساله است که اولاً سفر هرگز از روزه داری و اتمام رکعات نماز مانع نیست، ثانیاً فقط به هنگام خطر کیفیت ظاهری نماز تغییر می کند و نه کمّیت آن و سفری که بدون حرج یا عسر باشد هرگز موجب کم و کاستی در نماز و یا موجب افطار روزه نیست و در صورتی که سفری ضروری باشد و موجب حرج و یا عسر برای روزه داری گردد، در حرجش، روزه مستحب و در عسرش حرام است، چنان که در وطن نیز همینطور است روی این اصل، وطن یا سفر به خودی خود هرگز موجب قصر نماز و افطار روزه نیست وگرچه این مسئله چندان موافقی ندارد، ولی دلالت قطعی قرآنی بر این حقیقت گواه است.

۱۸ـ "ترجمان قرآن"
این کتاب ترجمه ای است بسیار دقیق با نگرشی عمیق برای برگردان آیات قرآنی به زبان فارسی که دارای امتیازات زیرین است: 1) تمامی جهات آیات را دقیقاً مورد نظر قرار داده است که هرگز زیاده بر آنها یا کم در اصل ترجمان وجود ندارد و توضیحاتی مختصر در کروشه ها و مفصلترش در پاورقی ها وجود دارد. 2) مفسّر بدون هیچگونه تقلیدی از دیگر ترجمه ها یا تفسیرها مبنای محوری اش، در ترجمه و همینطور سایر کتب، قرآن است و بس که برمبنای تفسیر تسلسلی "الفرقان" و تفسیر موضوعی آن، به گونه ای خلاصه که در حوصله ی ترجمه است، نگارش یافته است و از هر دو نظر فصاحت و بلاغت لفظی و عمق معنوی در حد توان تالی تلو قرآن است و می توان گفت که ترجمه ی قرآن در عین وجوبش به علت جهانی بودن قرآن، بسیار مشکل و دارای شرایطی در هر دو بعد لفظی و معنوی است که کمتر یافت می شود، حتی بهترین تراجم قرآن به زبان فارسی بیش از بیست هزار غلط لفظی و معنوی دارند و ما به یاری حق سبحانه و تعالی بیش از پنجاه سال تفکر عمیق قرآنی را در این ترجمه به اختصار آورده ایم.

سپس تفسیر پنج جلدی فارسی، مشتمل بر تفسیر آیات عمیقتر قرآن، به پیوند آن تألیف گشته است.
1ـ رساله ی "توضیح المسائل نوین"
سه گونه به چاپ رسیده است، مرحله ی اخیرش که مفصلتر است در متن مشتمل بر مسائل مورد نیاز است که مورد اختلاف بوده و هست و ما با ادلّه ی قرآنی در متن و اشاراتی به احادیث موافق با قرآن و فتاوایی از فقیهان، مسائل مزبور را مطرح کرده ایم و چنانکه در تفسیر تسلسلی 30 جلدی "الفرقان" و نیز در تفسیر موضوعی که هشت جلدش مربوط به فقه قرآنی است، اصل محوری نظرات فقهی ما تنها قرآن و سنّت قطعیه است و بس و ما جوابگوی پرسشهایی درباره ی

این احکام به طور دائمی هستیم

۱۹-نقدى بر دین پژوهى فلسفه معاصر

نویسنده :صادقى تهرانى، محمّد
تاریخ انتشار :1386-05-29
مترجم :
زبان: فارسی
کد کنگره:20835ق4س/573 BP
ناشر :امید فردا
شابک :1-46-5731-964
: چکیده کتاب

نقدى است بر افکار دینى عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبسترى.
اثر حاضر نقدى قرآنى بر کتاب «هرمونوتیک» آقاى دکتر شبسترى و کتاب «قبض و بسط تئوریک شریعت» تألیف دکتر سروش است. برخى از موضوعات پاسخ داده شده عبارتند از: تنوع و تکثر تفاسیر، تفسیر به رأى، پلورالیسم دینى و تحریف قرآن. حاکمیت دینى، استمرار کل مراتب وحى، ظنى الدلاله بودن قرآن، ابدیت احکام اسلامى و دین اقلى و اکثرى از دیگر مندرجات این نوشتار است. در پایان خلاصه اى از زندگى نامه مؤلف کتاب حاضر آقاى صادقى تهرانى بیان مى گردد
۲۰ - علم قضاوت در اسلام از دید گاه کتاب و سنت
این کتاب مختصری از آیات قضاوت قرآن و نقد و قبول احادیث در باب قضاوت و قاضی است

برای دریافت تمامی کتب میتوانید به دفتر حضرت آیت الله و بخشی از کتب به نشر امید فردا مراجعه کنید

۱-دفتر حضرت آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی http://www.forghan.org

شماره تلفن 2934425 ۰۲۵۱ قم بلوار امین کوچه 21 پلاک 7 شماره فاکس 1-2935480
آدرس ایمیل Sadeghi@Forghan.org

۲- انتشارات امید فردا

نشانی پستی

م. انقلاب، خ. آزادی، خ. جمالزاده جنوبی، ک. دانشور، ساختمان آفاق، پ. 32، واحد ۲

مدیر مسئول: داوود بابایی

تلفن 166917449 همراه : 09132574809
تلفن 266913568
تلفن 366917449
دورنگار66949575

چرا قرائات قرآن؟!

درباره ی ضرورت طردِ فنونِ قرآئات در برابر یگانه قرائت فوق حدّ تواتر قرآنِ موجود نزد مسلمانان جهان

در این سطور سخن با آن دسته از برادران و خواهران ایمانی است که در تلاشند قرآن را با الفاظی دیگر که در متن آن نیست، قرائت کنند!! در حالی که قرآن می فرماید: (انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون) (سوره ی حجر، آیه 9)

در این آیه چنان که مشاهده می شود، خدای تعالی با ده لفظ ذیل: (ان، نا، نحن، نزّل، نا، ان، نا، له، ل، حافظون) تأکید نموده است که قرآن را خودش حفظ خواهد فرمود و در مورد هیچ یک از کتب آسمانی چنین تأکیدی بکار نبرده است، بنابرین قرآن، همان گونه که به پیامبر گرامی نازل شده بی کم و کاست در دسترس همگان است، ما به نحوه حفظ آن کاری نداریم و بحث تاریخی هم نمی کنیم، زیرا جز هدر رفتن اوقات خود و شما فایده ی دیگری ندارد، تنها برای رفع اختلاف برخی از مسلمانان درباره ی قرآئتِ قرآن، با دقّت و تدبّر بیشتری در قرآن، به آیه ی 18 و 19 سوره ی قیامت نظر می افکنیم:

(إنّ علینا جمعه و قرآنه. فإذا قرأناه فأتبع قرآنه): محققاً تنها بر ماست گردآوری قرآن و [شیوه ی] خواندنش، پس هنگامی که آن را خواندیم در نتیجه پیروی کن خواندنش را.

در اینجا بسیار واضح و روشن است که ضمیر (هُ) در (قرأناه) تنها به یک قرآئت اشاره می کند نه به چند قرائت، و گرنه، باید آیه این گونه نازل می شد: "فإذا قرأناه بقرائاته المختلفه فاتّبع قرائآته" اینجا پس از تأملی مختصر، می بینیم که خدای متعال در این آیه فرموده است: (فإذا قرأناه فأتبع قرآنه) یعنی: (پس هنگامی که آن قرائت واحد را بر تو خواندیم، پس همان قرائت و خواندن واحد را پیروی کن) نه این که (قرائات گوناگون و متعددش را پیروی کن). چون اگر خدای متعال اراده کرده بود که از چندین قرائت پیروی شود، آیه را این گونه نازل می فرمود: "فاتّبع قرائآتِه"!!

از بحث گذشته دریافتیم که نحوه ی قرائت قرآن، تنها یک گونه است نه چند گونه!! و آن هم تنها به وسیله ی قرآنی که خدای تعالی، خود آن را حفاظت فرموده و در دسترس مردم قرار داده، میسّر است؛ و نام این قرائت قرآن نیز "قرائت به روایت رسول الله (ص) از خدای متعال" است، اگرچه به نامی دیگر مشهور شده؛ ولی خدای سبحان با حفص و عاصم، قرآن و قرائتش را حفظ نکرده، بلکه با قدرت لایزال خویش، خود محافظ قرآن و نحوه ی قرائت آن بوده و خواهدبود.

حال اگر پرسیده شود: پس قرائآت دیگر چیست؟

ما با سخن پیامبر (ص) پاسخ می دهیم، زیرا به هنگام ایراد خطبه ای در سرزمین مُنا بنا بر نقل متواتر شیعه و سنّی، چنین فرمود: (ایّها النّاس ما جائکم عنّی فَوافقَ کتابَ الله فأنا قلته، و ما جائکم یُخالفُ القرآن فلم أقله) (بحار الانوار، ج 2، باب 29، ح 39). رسول اکرم (ص) فرمودند: ای مردم! آنچه آمد شما را از طرف من که موافق کتاب خدا بود، پس من آن را گفته ام و آنچه آمد شما را [که] مخالف قرآن است، پس من آن را نگفته ام.

اکنون به دستور پیامبر (ص) عمل می کنیم و قرائآت اختلافی همچون قرائت: نافع، ابن کثیر، حمزه، کسائی، ابوعمرو، ابن عامر، خَلَف، یعقوب، یزید مخزومی، قالون و ... ! و یا روایاتی که به جای (مالِک)، مَلِک را هم در سوره ی حمد مورد تأیید قرار داده، و یا روایاتی دیگر همانند این روایت که در لفظ و یا معنا با قرآن متواتر مخالف است، کلاً با قرآن محک زده و همه ی اقوال یاد شده را به قرآن عرضه می داریم و چون مخالف قرآن می باشند، آن ها را ردّ می کنیم.

و اگر گفته شود که شما قرائت حفص را محور قرار داده اید و سایر قرائآت را ردّ می کنید، پاسخ این است که: اولاً قرائت منسوب به حفص، قرائت متواتر قرآنی از رسول گرامی است؛ ثانیاً این قرائت تنها از حفص هم نرسیده، بلکه از عموم مسلمانان و حافظانی که در حفظ قرآن و نقل سینه به سینه ی آن تلاش کرده اند نیز رسیده است، گرچه نامی از سایر حافظان و قاریان متواتر در میان نیست، ولی در اصل، برحسب نقل متواتر این قرائت از رسول گرامی و ائمه ی اهل بیت او، وارد و تصدیق شده است. پس این قرائت متواتر قرآنی، چه به کسی نسبت داده شود و یا هرگز منسوب به کسی نباشد، به دلیل تواتر فوق تصور آن، همان قرائت اصلی قرآنی است.

ثالثاً قرائتهای دیگر نه تنها بین خود اختلاف، تناقض و تضادّ دارند، بلکه حتی آیات خود قرآن را نیز با آیات دیگر دارای تناقض نشان می دهند، با این که در قرآن هیچ تناقض و تضادّی نیست، بنابرین در قرائآت مختلف قرآنی، افزون بر اختلاف لفظی، تضاد معنوی نیز هست، و این خود سر از تضاد وحیانی قرآن برون آورده و آن را از حجیت و قاطعیت می اندازد که برخلاف صیانت کلی ربانی نسبت به قرآن از نظر آیاتی چند است.

ذکر این نکته نیز لازم است که اگر کتاب خدا، آن هم با یک قرائت، برای مردم مجهول باشد و بر فرض محال، قرآن چندین قرائت داشته باشد، قاعده ی "عرض اقوال و اخبار بر کتاب" نیز مفهومی نخواهد داشت و کاری است عبث که هیچگاه به نتیجه نمی رسد، یعنی عرض منقولِ از پیامبر (ص) و نیز عرض بقیه ی اقوال بر قرآن با قرائآت مختلف به ویژه از نظر اختلاف معنوی، بی ثمر خواهد بود.

بنابرین فقط عرض بر یگانه قرائتِ موجودِ قرآن که همان قرائت رسالتی که فوق حدّ تواتر است، نتیجه بخش می باشد و این قرائت یگانه در میان میلیاردها مسلمان در طول تاریخ اسلام تا عصر حاضر وجود داشته و تا قیامت نیز همین یک قرائت محفوظ خواهد بود و مسلمین آن را نسل به نسل به یکدیگر انتقال می دهند و به اتفاق کل مسلمین هرگز تحریفی به عنوان زیاد شدن لفظ یا آیه ای در آن راه نیافته و نخواهد یافت؛ و چنانکه بیان شد، خدای متعال خود، امر حفظ آن را به عهده گرفته است؛ بنابرین بسیار واضح است که آن روایات و قرائآت چندگانه ی مذکور: دروغ، جعل، کذب و تهمتی ناشایسته نسبت به رسولِ صادقِ اسلام است.

زیرا: قرائآت مختلف در بسیاری موارد، تضادّ و تناقض در معنای آیات به وجود می آورند، مثلاً آیا (مِن) در آیه ی 24 سوره ی مریم، موافق با "مَن" است؟! و یا معنای (لِاَهَبَ) در آیه ی 19 همان سوره، مخالف با "لِیَهَبَ" نیست؟! اینها که در لفظ با یکدیگر متفاوتند، از نظر معنا هم از زمین تا آسمان با هم فرق دارند و حتی چنانکه ملاحظه می شود بعضی از قرائآت، تمسخر قرآن است؛ مانند اینکه به جای (جِئتَ شیئاً) در آیه ی 27 سوره ی مریم _ معاذالله _ می گویند: "جیشیّاً"!؟ یا به جای (قالَ ربُّک) در آیه ی 21 از این سوره، معاذالله می گویند: "قارَّب‍ُک"!؟

واقعاً به جای خنده باید گریست بر این ظلمی که بر قرآن می شود، ببینید کار مسلمانان به کجا رسیده است که به جای تدبّر در قرآن (أفلا یتدب‍ّرون القرآن أم علی قلوبٍ اقفالُها) (محمد،24) بعضی اشخاص ناآگاهانه یا آگاهانه، با تشکیل جلساتی و خواندنِ الفاظی مختلف به جای الفاظِ اصلی آیات قرآن، عمر عزیز خود را به هدر داده و تباه می کنند و به اختلاف _ آن هم در متن و محور اصلی اسلام _ دامن می زنند؛ در اینجاست که شکایت پیامبر (ص) از مسلمانان را به یاد می آوریم:

(و قالَ الرّسولُ یا ربِّ انَّ قومی اتخذوا هذا القرآنَ مهجوراً) (فرقان، 33)

آری! قوم پیامبر (ص) این قرآن را مهجور نموده و به جای تمسّک به معارف بیکران و احکام نورانی اش تنها به قرائت آن، و متأسفانه بعضی هم به قرائآت مختلف جعلی، اکتفا کرده، قلب پیامبر (ص) را آزرده اند، تا آن که شکایت خویش را به پروردگار متعال عرضه داشت:

(... والّذین یوذونَ رسولَ الله لهم عذابٌ ألیم)

(توبه،61)

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

قم المشرفه_ جامعه علومِ القرآن

محمد صادقی تهرانی

ضرورت یادگیری علم درایه و رجال در چیست؟ (متن استفتاء بنده)

ضرورت یادگیری علم درایه و رجال در چیست؟ 
   
بسم الله الرحمن الرحیم

هیچ ضرورتی برای یادگیری علم درایه و رجال بجز اندکی وجود ندارد.زیرا حدیث چند گونه است:

1) حدیثی که گرچه سندش ضعیف باشد با قران موافق است که پذیرفته میشود.

2)حدیثهای مخالف نص یا ظاهر مستقر قران که اگر متواتر هم باشند پذیرفته نیستند چون قران محک اصلی برای رد و قبول احادیث است.

3) حدیثی که نه موافق قران است و نه مخالف آن مانند احکامی که در قران نفی و اثبات نشده چون تعداد رکعات نمازهای یومیه و تعداد طواف و مانند اینها که اگر حدیثی متواتر یامستفیض که مخالفی همسان نداردحکمی را از این قبیل بیان کند پذیرفته است که خود مورد استفاده رسول گرامی است از رموزی قرآنی بر این اساس نیاز به درایه الحدیث بسیار کم خواهد بود(بجز اندکی وجود ندارد)و به جای درایه الحدیث از نظر سند و متن نخست درایه القران که حالت محوری یگانه رادارد واجب است که دراین صورت اختلاف فقیهان و دیگران بسیار کم و یا ناچیز می گردد.

محمد صادقی تهرانی      18 ربیع الثانی1425           دوشنبه 18 خرداد 1383