قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام
قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

قرآن یگانه نشانه کامل ایمان

در مبنای همه چیز شک کن، از جمله آموزش های مدرسه ،دانشگاه،والدین ،جامعه lforghan2@ تلگرام hamid_qeydar اینستاگرام

گواهی های اجتهاد صادره از جانب علامه صادقی (رض)


آنچه تاکنون مشخص شده است اینست که علامه صادقی (رض)برای چهار نفر، گواهی اجتهاد معتبر صادر کرده‌اند که در  

 ادامه  تصاویر آن گواهی ها آمده است. در میان این گواهی ها  گواهی به اجتهاد آیت‌الله العظمی دکتر سید نیاز همدانی  

 

از همه قدیمی‌تر بوده و متنش از همه گواهی های دیگر قوی‌تر و قرآنی‌تر است که نشان‌دهنده قوی بودن 

 

 ایشان در اجتهاداتشان و همچنین قرآنی‌تر بودن ایشان است. گواهی به اجتهاد آیت‌الله محمد یعقوبی (حفظه الله)1 بیشتر 

 

 نشان‌دهنده توانایی ایشان در اجتهاد است. گواهی اجتهاد حجت‌الاسلام والمسلمین جعفر اردبیلی (دامت برکاته) بیشتر 

 

 نشان‌دهنده قرآنی بودن ایشان است. گواهی اجتهاد استاد مهدی انصاری سمنانی2 نیز اگرچه خوبست اما متأسفانه وی 

 

 عقاید قرآنی‌اش را کنار گذاشته است! ضمناً لازم به ذکر است گواهی اجتهاد کاظم ندائی همانطور که در اینجا بحث شده 

 

مهر شده علامه رض است.

منبع : وبلاگ قرآنیان

تصاویر مدرک گواهی های اجتهاد را در وبلاگ قرآنیان ببینید

http://ghoranian.blog.ir/1394/02/25/ejazate-sadere-az-allame-sadeghi

نظرات 11 + ارسال نظر
کتاب وسنت باهم یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1398 ساعت 11:37 ق.ظ

افشاگری راجع به اجازه نامه اجتهاد صادقی تهرانی:
بعضی ها صحت اجازه نامه اش رو رد کردن، این کلمه بعضی ها به معنی این نیست که بقیه قبولش دارن، یعنی اینکه بعضیها قطعا اظهار مخالفت کردن با صحت اجازه نامه صادقی تهرانی.
راجع به تکذیبیه علامه خویی درباره اجازه‌نامه صادقی هم دو جور مطلب متناقض وجود داره، یکی تو حاشیه خود اجازه نامه (ظاهرا جعلی) صادقی، یکی هم تو خاطرات صوتی صادقی که شما از عهده توجیه ش برنیومدین!!!
از دو تا اجازه نامه صادقی فقط اجازه نامه اش از امام خمینی صحت داره که در سایت پرتال امام خمینی اومده اونم فقط اجازه امور حسبیه و مالیه نه اجازه اجتهاد و روایت
یعنی یکی از اساتید اصلیش یعنی امام خمینی (ره) هم قبولش نداشته به اجتهاد و روایت!!!!!!!!! اما اجازه نامه صادقی از خویی در سایت امام خویی نیومده یعنی بیت و دفتر و سایت رسمی امام خویی این اجازه نامه رو قبول نداره چون جعلیه (حالا شما صادقی‌پرستها باز بیایین توجیه کنین!!!!!!!!
و ایضا اتفاقا ما به تقوای صادقی شک داریم به دلیل بددهنی هاش به مخالفاش و مسئله جنجالی و معروف صیغه بازی اش که در ذیل توضیحش می آد
و ایضا مشتی از تناقضات کثیره دیگه ثقت الاسلام (غیر مجتهد و غیر متقی) علامه (!) صادقی تهرانی: تناقضات و بی ادبی هاش در آثار و کلام صادقی تهرانی موج می زنه از توهینهاش به بعضی فقها گرفته تا مخالفهاش!!!!!!!!
تناقض دیگه اش در مسئله روزه مسافره در کتاب تفسیرش و در کتاب روزه مسافرانشه!!!!!!
تناقض دیگه اش راجع به رد و تأیید فرقه ضاله صوفیه است!!!!!!!!!! از طرفی مخالف صوفیه بود اما سران و جهله صوفیه واسه تأییدیه به بیتش اومد و شد میکردن و وجوهاتشونو بهش می دادن (که یه جور باج بوده واسه فتوا به نفع صوفیه)!!!!!!!!!!!
همون طور که از طرف بعضی وهابی ها حمایت مالی می شده!!!!!!!!!!!
تناقض دیگه اینکه از یه طرف ادعا می کرده که امام زمان رو قبول داره اما از طرف دیگه عقایدش در بعضی جاها شبیه بعضی از سلف شبه وهابی شه
که مخالف امام زمان بودن و کتابهای وهابیت رو ترویج دادن و بعضی جوونا رو منحرف کردن!!!!!!!!
یه تناقض دیگه تناقضش در اخلاق و عرفانه، کتابی راجع به عرفان در کتاب الله می نویسه اما ماجرای صیغه دخترهای باکره (!!!!!!!!) توسط حکام شرع قم یعنی تهرانی و آذری در اوایل انقلاب باعث دادگاهی و طرد شدنش میشه
و اون وقت شماها میایین توجیه می کنین که اون مظلوم بوده به خاطر فقیه قرآنی بودنش در حالی که مسئله اخلاقی ش تو قم معروفه!!!!!!!!!!!!!!!!!
و همین مسئله اخلاقیش باعث شد که اون همه شاگرداش به تعداد قلیلی برسن!
...تناقضات زیاده اما کو آدم منصف در فرقه منفور قرآنیان؟! البته خیلی از شاگردای سابق یا اسبق صادقی مخصوصا شاگردای اول انقلابش مخالف عقاید شبه‌وهابی شند و فقط الحمد لله رب العالمین، تعداد قلیلی از اونها طرفدارش موندن!!!!!!!!!!!
ضمنا وقتمو دیگه واسه یه شبه وهابی هدر نمیدنم

تو تصمیمت رو گرفتی و میگی من وقتمو هدر نمیدهم ، حالا تمام حرفهایی که زدی را رد کنم یا نکنم ، قرآنگرایی مبانی اصیلی داره که تشیع و تسنن و وهابیت و تصوف این چهار فرقه قدرت ردشو ندارند شب خوش

کتاب و سنت با هم سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 07:58 ق.ظ

من با فرد به شدت منحرف و بی سوادی که از مذهب حقۀ شیعه، مرتد شده حرفی ندارم
این هم سند از حرف کفرآمیز خودت قرآنی شبه وهابی:
"اتفاقا شیعه بسیار شبیه به وهابیت است"!!!!!!!!!!

فرقه قرآنیان (شبه وهابی ها) در ایران و شیعه، منفورند

کتاب و سنّت با هم یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 09:17 ب.ظ

اگه ترسو نیستی بذار این پیغام منتشر شه:
نگاههههههههههههههههی عمیقاً دقیقا به اجازات صادقی تهرانی (شبه‌وهابی) به شاگردای قرآنی‌ش:
اجازه‌نامه همدانی اصلاً اجتهاد مطلق یا جزئی توش نیست!
اجازه‌نامه یعقوبی که تایپیه و بدون مهر و امضا، تازه کدوم مرجع تقلیدی برای شاگرداش لقب آیت الله میاره (رسم نبوده و نیست)!
اجازه‌نامه اردبیلی که اصلا اجازه اجتهاد نداره، فقط لفظ اجازات اومده که معنی‌ش مبهم و عامه!
اجازه‌نامه ندایی که نه پرونده تحصیلات حوزه داشته و نه یه روز در درس خارج شرکت کرده از همه مسخره‌تر و بی‌اعتبارتره اون‌هم با اون دو تا مهر خوردن کنار هم (یه جورایی ترس و لرز دست و تقلب رو می‌رسونه)!
اجازه‌نامه انصاری سمنانی که خود شما فرقه قرآنیان می‌گید که انصاری سمنانی کافر و مرتده که اگه این طور باشه خونش هدره و عجیبا غریبا که صادقی تهرانی واسه یه ملحد از خدا بی‌خبر اون همه اجازه‌نامه صادر می‌کنه و اون همه لقب می‌ده!
و اما اجازه‌نامه خود علامه‌تون یعنی صادقی تهرانی که بعضی از شاگردای خویی اجازه‌نامه‌ش رو جعلی می‌دونن
بابا جمع کنید این اجازات شاگردای صادقی تهرانی رو
و گر نه با افشاگری‌های بقیه یه روز مجبور می‌شید جمعش کنین

این افکار همه نشان از عدم شناخت نسبت به ماهیت جریان قرآن مدار است ، اتفاقا شیعه بسیار شبیه به وهابیت است زیرا همچون وهابی ها فکر میکند که مشکلات جهان اسلام را میتوان با روایت و پناه بردن به سلف صالح حل کرد و نه پناه بردن به مفاهیم ! شهادت به اجتهاد به معنی توان و جسارت عبور از قشری نگری مذهبی است و این توان در تمامی این افراد موجود بوده و اینکه شخصی آینده اش چه بشود ارتباطی با گواهی این توان ندارد مثلا اگر دو کلید ساز گواهی دهند که شخصی توان کلید سازی را دارد و در آینده او دزد شود باز او توان کلید سازی را دارد هرچند در راه صحیح استفاده نکرده است.

جاء الحق... جمعه 24 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 08:13 ب.ظ

سلام علیکم
بعضی نوشته هات رو خوندم
یه جورایی مثل افکار فرقه قرآنیان سنی و وهابی هستش
یا همون سلفی تکفیری
که کل مسلمین رو منحرف میدونن
این افکار در عصر معاصر نوبره
و به ضرر مسلیمن!!!!!!!!!!!!!!
جدا اگه مقلدای صادقی و برقعی... حکومتو به دست میگرفتن دست کمی از داعش نداشتن
میگی نه
یه نگاه به قیافه افکار تکفیری ت بنداز
که بیخود می چسبونیشون به خدا!!!!!!!!!!
اگه نظام جلو این افکار قرآنی شبه وهابی رو نمیگرفت
معلوم نبود که چی به سر ایران می اومد!!!!!!
جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا

درود بر هر مسلمانی که مستدل سخن بگوید . کلی گویی کردن و حکم کردن چیزی را ثابت نمیکنه من نه تکفیر میکنم و نه بی جهت کسی را منحرف میدانم ، اینکه بیشترین حجم حقیقت در چنته نظام ایران است یا در گرو مذهب خاصی است و یا اکثریت مردم ایران بیشترین حجم حقیقت را میفهمند مرتبط با دو پیش انگاره است ۱. نظریه وضوح حقیقت ۲.مغلطه آرزواندیشی

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/قرآنیان

یکی از تلامذه علامه یکشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 04:44 ب.ظ

ادامه ش: بنده 10-20 ساله که جناب انصاری سمنانی رو میشناسم و قبول دارم که اواخر عمر استاد، (متاشفانه) جنبه روشنفکریش بر قران محوریش غلبه کرده بود اما مثل شما نیستم که ادعای روشنفکری دینی داشته باشم و از طرفی هم حربه تکفیرم علیه این و اون بلند باشه!!!!!!!!!!!
اگه کسی خدا و دینو قبول داشته باشه اما تو تحقیقاتش اثبات اعجاز قران براش اثبات نشده باشه کافره؟!!!!!!!!!!!!!!
اصلا اینکه گفتی سمنانی دین خود را قرآن نمیداند یعنی چی؟! مگه قران دینه؟!
یا اینکه گفتی او (سمنانی) میگفت به دینی برتر از قران نیازمندیم یعنی چی؟! مگه دینی برتر از قرانم داریم؟!
انصاری سمنانی (به گفته خودش) بیانات استادمون علامه صادقی رو در 30-40 کتاب جمع آوری کرده که متاسفانه علارغم پیگیریهایی که بعضی دوستان داشتن کتابای مذکورو واسه چاپ در اختیار دفتر استاد قرار نمیدند (نمیدونم چرا اما این بابت واقعا متاسفم)!!!!!!
بله جناب سمنانی اون موقع هم تیپش زیاد به طلبه ها نمی خورد و بعضی وقت ها سوالایی می کرد که بوی کفر میداد اما خودش میگفت منو روشنفکر فرضی حساب کنید تا متهم به کفر نشم.............
بعد از اینکه مسئله اتهام کفر ایشون مطرح شد چند بار تلفنی باهاشون صحبت کردم اما ایشون میگه عقلا اعجاز قران اثبات نمی شه نه اینکه اصل دینو قبول نداشته باشه حتی می گفت که یکی از خبرنگارای قرانی در وبلاگش بهش تهمتهایی زده و حرفاش رو جور دیگه ای نشون داده و اونو متهم به کفر کرده!
خلاصه درسته که به قول خودت مهم دریافت و نشر حقایقه و (اضافه کنم که) مسئله فلانی و بهمانی نیست اما مسئله تهمت به یک شاگرد قرانی استاده، اونم از طرف اشخاصی که ادعای روشنفکری دینی دارن (خدا رو شکر که من مث حضرت استاد، قران مدار سنتی موندم و روشنفکر دینی نیستم)
و مسئله بعدی اینکه چرا چند تا مقلد استاد به خودشون اجازه نمره دادن یا تضعیف اجازاتش رو به خودشون می دن؟!!!!!! آقا این همه استاد ملا و فاضل تو میون شاگردای استاد هستش بذارین اونا...
بهتره هر کی کار خودشو انجام بده
ضمنا من دیگه وقتمو واسه جواب تلف نمیکنم ایشالله که اصل مطلبو گرفته باشین
و الحمدلله اولا و آخرا و ظاهرا و باطنا

کسی که معجزه بودن قرآن را رد کند هماوردطلبی قرآن به سوره یا ده سوره یا تمام قرآن را رد کرده است و کسی که بنیان پیام را رد کند پیامبر را رد کرده و او مسلمان نیست همچنین دین ما تسلیم در برابر قرآن است و بس والسلام

یکی از تلامذه علامه یکشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 04:42 ب.ظ

مجدداً سلام علیکم و رحمت الله
ببین جناب
اولین مغلطه ت اینه که گفتی روش علامه صادقی با نظر بسیار تسامحی و حداقلی گواهی توان اجتهادی بر برادران سمنانی و ندایی را صادر کرده اند!!!!!!!
اما توجه نداری که ندایی و انصاری سمنانی مصداق هستند و اجازه نامه هاشونم مصداق مگر اینکه بگی اونا کلی و مفهومن!!!!!!!!
بعدشم نگفتید رو چه اصولی این ادعا رو کردی: با نظر بسیار تسامحی و حداقلی؟!!!!!!!!
چون یا باید تو دل علامه صادقی بوده باشی تا اینو بفهمی، یا از متن اجازات مربوطه و یا از آثار اونها
در حالی که راه اول که محاله، دو تا راه بعدی هم خلاف ادعای شماست!
اگه علامه تا این حد بسیار تسامحی نظراتشو می داده اونم با اینکه خیلی از مراجع رو بی رودرواسی مرجع و قرانی نمیدونسته باید بگیم که یا علامه صادقی دچار تناقضات و ضعف بوده و بالتبع کل اجازه ها مشکل دارن!
یا اینکه بگیم شما و رفیقت (که نه حوزه خونده و نه علامه رو دیده) به خطا رفته اید!
و اصلا چطور به خودتون اجازه میدین که به شاگردای ایشون نمره بدین که فلانی سطح اجتهاد و قرآنی بودنش فلانه یا بهمانه؟!!!!!!!!!!!
متوجهید که قبلا گفتم که مسئله فلانی یا بهمانی نیست مسئله اعتبار مطالب خود حضرت علامه است، اعتبار مطالب خود علامه.
شما دارید با این ندانم کاری و نظرات سلیقه ای استاد رو زیر سوال میبرید!!!!!!!!

اجتهاد مدرک نیست گواهی توان است و توان مقدار دارد حداقلی و حداکثری و فی ما بین ؛ از این جهت نیازی نیست که در دل استاد بوده باشم مقید کردن توان به حداکثر نیازمند دلیل یا نشانه است یا مطلق سخن گفتن؟ قطعا هر تقییدی نیازمند حرکت و هر حرکتی نیازمند علت و اثباتش نیازمند دلیل است .
کمی دقت کن

یکی از تلامذه علامه پنج‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1397 ساعت 08:19 ب.ظ

سلام علیکم و رحمت الله
میخواستم دو تا نکته رو متذکر شم:
اولا اگه به آقای ندایی یا انصاری سمنانی اشکال دارید می تونید مطرح کنید اما اشکال به اجازات صادره از استاد علامه صادقی اصلا درست نیست چون یا باید اجازات دیگه رو هم غلط بدونید یا همه رو تایید کنید
اینطوری دارید خود حضرت علامه از طریق تضعیف اجازاتشون زیر سوال میبیرید (موضوع،جایگاه استاده تا اون دو فرد)
بعدشم مگه شما تو قلب علامه بودید که ببینید اونا را تسامحا تایید کرده یا حداقلی
چطور میشه حداقلی باشه در صورتی که اجازات هر دو نفر متن محکمی داره
اجازات علامه هیچ کدوم به خط خودش نبوده بخاطر ناتوانی ای که داشته
اجازات آقای سمنانی متعدده و بطور تایپی و با آرم جامعه علوم قران هم هست.........
البته با شناختی که از جناب سمنانی داشتم ایشون چندین کتاب راجع به علامه نوشتن که مورد تایید علامه بوده
بله این اواخر با مباحث زیادی که با استاد علامه صادقی داشتن به این نظر رسیده بودن که اعجاز قران منطقا قابل اثبات نیست (تلفنا این مطلبو ازشون شنیدم)
اما اینکه ادعا کنید اسلام رو کنار گذاشته باشن یه اتهام خیلی سنگینیه اونم با لحاظ اینکه راجع به نظر قبلیتون نوشتی: من (قیدر) و شریعت به احتمال بسیار به خطا رفته ایم!!!!!!!!
خلاصه الله اعلم.
ضمنا یادم نمیاد که شما دو نفرو در اون سالهایی که با استاد معاشرت داشتیم دیده باشیم یا اسمتونو شنیده باشیم
و السلام علی من التبع الهدی

درود بر شما
روش استاد تسامح بود بحث یک کلی است نه مصداق
آقای درستکار و من با آقای سمنانی در حرم نشستیم و گفتگو کردیم متاسفانه کسی که اعجاز قرآن را مردود بداند مسلمان نیست خود او میگفت به دینی برتر از قرآن نیازمندیم ، خودش معترف است شما منکرید!!!
آنچه امروز مهم است گواهی بر توان اجتهادی او و تو و من و ما نیست و در آن زمان هم خانه من تهران بود و نه قم و اینکه من را ندیدید دلیل بر دوری من از صادقی تهرانی نبود البته شهریار شریعت پس از مرگ مرحوم صادقی تهرانی با او آشنا شد ولی من پیش از این وبلاگ وبلاگی داشتم با نام قرآن ناموس هر مسلمان که در سال ۸۸ فیلتر شدو نخستین کسی بودم که به شدت در راه تبلیغ مبنای دینی او تلاش کردم آنچه مهم است ما نیستیم بلکه دریافت و نشر حقایق است.

رضا پنج‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 12:57 ق.ظ

بسمه تعالی

سلام بر شما

نظر شما درباره سید کمال حیدری چیست؟

انسان روشنفکر آزادیه ولی به هر حال گل بی خار خداست. والبته آنچنان قرآن مدار نیست و تابع فقه سنتیه ولی در مورد " بحث هلال که به محاسبات فلکی قائل است" من هم کاملا نظرم بر محاسبات است و به دیدن ماه هیچ عقیده ندارم در همین خصوص مقاله ام در وبلاگم موجوده

رضا شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 11:16 ق.ظ

بسمه تعالی

سلام مجدد بر شما

بسیار عالی است فقط ان شا الله چه زمانی شروع میکنید؟

به نتیجه نرسید همین پیشنهادو به آقایان درستکار و ساداتی و چراتیان و غیره داشته ام به هر حال هر شنبه در منزل ما جلسه مغالطات فعلا برپاست میتونه زمینه یک جلسه قرآنی تخصصی هم باشه
http://lforghan2.blogsky.com/1394/12/25/post-128/تشکیل-نشست-های

رضا پنج‌شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 12:24 ق.ظ

بسمه تعالی

سلام مجدد بر شما

لطف دارید

به نظر شما حضرت علامه در دادن اجازه اجتهاد به آقای ندائی اشتباه کرده اند؟ شما فکر میکنید آقای ندائی در حد اجتهاد نیستند؟

آقا رضا سلام
نه اشتباه نکرده اند ولی گفتم با نظر بسیار تسامحی و حداقلی گواهی توان اجتهادی بر برادران سمنانی و ندائی صادر کرده اند .
خیر آقای ندائی هم اجتهاد در دین میکند حتی من در گفتگوی تلفنی از او خواستم یه جلسه قرآنی در تهران به را بیندازیم و همه مشارکت کنیم

رضا سه‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1395 ساعت 09:53 ب.ظ

بسمه تعالی

سلام بر شما

بزرگوار لینکی که آدرس دادید درباره آقای کاظم ندائی مطلبی در آن وجود ندارد که هیچ بلکه وبلاگ قرآنیان آقای ندائی را مجتهد هم دانسته مراجعه بفرمایید حتما

در ضمن نظر شما چیست؟

سلام بر شما که با باریک بینی و دقت نظر مرا متوجه این متن کردید.
حقیقت آن است که چون غیر از گواهی به اجتهاد آیت‌الله محمد یعقوبی گواهیآقای سمنانی و ندائی هر دو به دست خط علامه ما نبود و تنها مهر بود در اصالتش شک کردیم و من و شهریار شریعت به احتمال بسیار زیاد به خطا رفته ایم از این جهت هر دو مطالبی را که بر ضد آقای ندائی نوشتیم از وبلاگ خود برداشتیم غیر از این جا که امروز شما یادآور شدی به نظر خود من هم حضرت علامه با نظر بسیار تسامحی و حداقلی گواهی توان اجتهادی بر برادران سمنانی و ندائی صادر کرده اند گویا اینکه امروز آقای سمنانی دین خود را قرآن نمیداند بلکه آن را منسوخ به عقل بشری میانگارد والله یهدی من یشاء ( هو او الله ...)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد